My World

در حال بررسی

My World

در حال بررسی

شجاع باش

جمعه, ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۴۹ ق.ظ

سلام 

من همیشه تو زندگی م سعیی کردم از چیزی نترسم 

از هیچی 


یکی از واردی که ازش متنفر اینه  که یکی بهم بخنده درحال که نمیتونم انجام بدم 


یادمه اول دوم ابتدایی بودم

یکی از دندونام لق شده بودم ولی هنوز ریشه داشت 

یعنی فقط یکم شل شده بودم اما هنوز سرجاش سفت بود و ریشه داشت 

یروز با برادرم بیرون بودیم بعد شروع کرد تحریک کردن من 

اوش یکم بهم خندید بعد میگفت تو نمیتونی دندون تو بکنی 


منم یه  دستم به دندونم بود یه دست به درخت داشم اونو نگاه میکردم ...(چون دندونم سفت بود نیازمند فشار و زور خیلی زیاد در نتیجه درد فراوان بود تا بکنمش)


خلاصه من میدونستم چقدر درد داره حتی اون موقع هم میدونستم بسیار کار احمقانه ای ه که بهش فشار بیارم  و بکنمش ولی......


برادرم با همین یه جمله تو نمیتونی اون  بکنی کافی بود تا جریح م کنه 

منم دست انداختم ایندر محکم کشیدم که انگار مشت زده باشم به خودم 


خلاصه حالتون بد نشه اینقدر خووووووون اومد اینقدر خون اومد  که واقعا رنگ و روم عوض شده بود یادم واقعا چندین ساعتی درگیرش بودم

میدنم بیشتر شبیه حماقته ولی خب 


به قول انتوان دوسنت اگزوپری توی کتاب پرواز شبانه: 

شجاعت مجموعه درهم جوشی از چند احساس است که چندان هم ستودنی نیستند.اندکی خشم٬قدری غرور٬و بسیاری لجاجت و هیجان نمایشی و بی ارزش قدرت نمایی. از همه بالاتر تحریک نیروی های بدنی شخص که به هر حال جایشان انجا نیست.ادم فقط بازوانش را جمع میکند و نفس عمیق میکشد و سینه پیراهنش باز است. احساس بالنسبه دلچسبی است.


یا مثلا یه بار دیگه که پینت بال بودیم(دوستای که رفتن میدونن تیر هاش وقتی به بدن میخوره درد داره.)

ما دوتا تیم بودیم.من از اینکه بشینم یجا کمین کنم و منتظر باشم تا یکی دیگه بره پرچم و برداره خوشم نمیومد. تفنگ و گرفتم تویه دستم شروع کردم به دویدن چشمتون روز بد نبینه وقتی رسیدم پنج تا تیر خورده بودم اما خب اون موقع ادرنالی خونم بالا بود و دردش معلوم نبود و یا مثلا پام رفت روی رنگ سر خردم دستم داغون شد. شب که رسبدم خونه تازه درد هاش شروع شد واقعااااااااا درد زیادی بد مخصوصا دستم کلا سیاه شده بود.


ولی پرچم و برداشتم البته اینم بگم بازی اخراش بود و تیرا کم بود بخاطر همین سر کل کل م شده بود میخواستیم به پرچم برسم وگرنه با تیر خوردم در اصل من باخته بودم.


به قول یه نفر تویه صحنه ی جنگ احمق ترین ادم ها اونهایی  ن که شجاع ترینن.


ولی بعضی اوقات  برای زدن یه حرف به کسی از کندن دندون با ریشه با دست خودت یا تیر خوردن پینت بال شجاعت بیشتری میخواد.


وقتی که اون شخص هم کسیه که خیلیییییی دوستش داری.ولی نمیتونی نگی.


خلاصه امیدوارم بتونم بهش غلبه کنم و طوری بهاش حرف بزنم تا هم حرفمو متوجه شه هم ناراحتش نکنم.



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۲۱
sokoot_e_man

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی